امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
توسّل
اگر تو درد منو دوا کنی |
|
اگه تو به عاشقت نگاه کنی |
خواهد آمد
یار سیرین روی، سیمین بر، سنوبر برقد و بالا خواهد آمد
جان جانان، روح ایمان، دلبر و دلدار دلها خواهد آمد
منجی عالم، گل خاتم، مسیحا دم، طبیب درد جانها خواهد آمد
رهبر دین خدا، آن آشنا بادرد ما، بهر مداوا خواهد آمد
یوسف زهرا، گل طاها، عزیز ما، دوای درد دنیا خواهد آمد
ماه عالم تاب عالم، اسوهی اولاد آدم منجی امروز و فردا خواهد آمد
سید و سالار دنیا، شافع عصیان به عقبا، ناجی ما از جمیع این بلاها خواهد آمد
افتخار شیعیان و آرزوی عاشقان و رونق دین خدا از بهر احیاء خواهد آمد
بی بدیل است چون خلیل است عاشق رب جلیل است، یاور الله خواهد آمد
همچو موسی کلیم است حاکم است و هم حکیم است همچون آواز طورسینا خواهد آمد
چون سلیمان بنی فرمانده کل جهان است، در امان است، سرور و سالار کل ما سوالله خواهد آمد
شافع کل جهان است او شفیع شعبان است چون مسیحها از زمین و آسمان ها خواهد آمد
عاشق حق نور مطلق، ناخدای کشتی افتاده در گرداب دنیا خواهد آمد
او رسول است، نور چشمان بتول است، آیت هستی نزول است، همچنان جدش برای راحت ما خواهد آمد
شیعیانش انتظارند، از فراقش بیقرارند، مهدی موعود با تکبیر نام حی منان خواهد آمد
احتشام امیدوار است مهدیش یار است و یار است بعد مرگش جزء سربازان آقا خواهد آمد
تمام عمر عاشقان حباب شد نیامدی
چه قلبها ز داغ انتظار تو کباب شد نیامدی |
|
چه شامها، چه دیدهها ز خواب شد نیامدی |
نقش تو
من دیدهام به آئینه هرگاه دیدهام |
|
نقش تو را به آئینه دل کشیدهام |
شمع این پروانه را جائی در این بازار نیست
در جهان عاشقی همچون منی بیمار نیست |
|
همچو من بیمار، هجران رخ دلدار نیست |
شیدائی تو
شدایی عشق تو جهان را نظرش نیست |
|
گر هر دو جهان را بدهی هیچ اثرش نیست |
جز راه سر کوی تو جائی گذرش نیست
دیوانه شد این دل بجهان کار ندارد |
|
غیر از تو نخواهد یجزت یار ندارد |
جز دیدن روی تو خیالی بسرش نیست
جستم همه جا از پی رخسار نکویت |
|
دیدم همه کس واله آن طرّه مویت |
بنهاده قدم لیک چو من بی ظغرش نیست
من عاشقم و جز رخ تو هیچ نخواهم |
|
امّا چه کسم من که ره عشق تو پوبم |
لیکن دل دیوانه از این غم خدرش نیست
بنشسته دل اندر سر کوی تو به امید |
|
دیوانه چه داند که بپرسند توحید |
این احتشام زار بجز تو نظرش نیست
یا مهدی
چشم امید دلم بسوی تو باشد |
|
دیده و دل هردو جستجوی تو باشد |
ورد زبان حُسن و خلق روی تو باشد
جستم و جویم تو را بهر دل و هر جا |
|
هر دل و هر کوی دید میشد مأوا |
چشم همه عاشقان بسوی تو باشد
دیده حق بین ندارم آنکه ببینم |
|
چهره پر نور تو به چشم یقینم |
منزل و مقصود جمله کوی تو باشد
خاکم و بر در گهت نشسته به امید |
|
شاید از این ره رخ را بتوان دید |
کرده، جهان انتظار روی تو باشد
ای علم نصرت خدای یگانه |
|
مانده امانت بدست توبه زمان |
دیده باطن اسیر موی تو باشد
ما که در این درگهیم پست تر از خاک |
|
کن تو عنایت شها بدیده نمناک |
حجت حق جان به گفتگوی تو باشد
نوحه توسل به آقا امام زمان (ع)
گر شیعه دردمندی آقامون صدا کن تاب و
توانم مهدی آقا شوم فدایت –
چون خاک زیر پایت بهتر ز
جانم مهدی گر شیعه دردمندی آقامون صدا کن تاب و
توانم مهدی دل عاشق نگاهت –
مفتون روی ماهت ای
مهربانم مهدی گر شیعه درمندی آقامون رو صدا کن تاب و
توانم مهدی عالم در انتظار است جان و دل بیقرار است ای خوش
زبانم مهدی گر شیعه درمندی
آقامون و صدا کن تاب و
توانم مهئدی آقا بگو کجائی
کی ماه من میائی روح
قرآنم مهدی گر شیعه دردمندی آقامون و صدا کن تاب و
توانم مهدی ای روح پاک قرآن –
بستی تو عهد و پیمان سرو
روانم مهدی گر شیعه دردمندی
آقامون و صدا کن تاب و
توانم مهدی شد احتشام گریان –
از هجر تو پریشان ای
جاودانم مهدی گر شیعه دردمندی آقامون
و صدا کن تاب و
توانم مهدی |
|
هر درد بیدوا را با نام او دوا کن روح و
روانم مهدی جان میدهم برایت –
دارم به لب ثنایت روح و
روانم مهدی هر درد بیدوا را با نام او دوا کن روح و
روانم مهدی در دل نهفته آهت –
در راه و در پناهت شوق
بیانم مهدی هر درد بیدوا و
با نام او دوا کن روح و
روانم مهدی دلها به ره گذار است –
جانها فدای یار است ای خوش
بیانم مهدی هر درد بیدوا را با نام او دوا کن روح و
روانم مهدی دل میکند دعائی شاید شما بیائی ماه
کنعانم مهدی هر درد بیدوا را با نام او دوا کن روح و
روانم مهدی عشاق تو فراوان –
مشتاق دیدن از جان آرام
جانم مهدی هر درد بیدوا را با نام او دوا کن روح و
روانم مهدی هر جمعه گوید الان –
آید زره مهدی جان ترسم
نمانم مهدی هر درد بی دوا را با نام او دوا کن روح و
روانم مهدی
|
کار جهان بیتو مشگل است
ای گل بیا که کار جهان بیتو مشگل است |
|
ای گل بیا که منتظرت یک جهان دل است |
یا مهدی
نقش دل و دیده روی یار است هنوز |
|
دل مانده گرفتار نگار است هنوز |
دو بیتی
خوش باش، بهار خوش به خوش روئی گل * * * ما را به جز از غم تو، غم نیست به دل * * * با عشق تو هر کجا که پا بگذارم * * * مردم به امید زندگانی دارند * * * دل بسته به عالم وجودیم هنوز * * * ناز تو خریدار جهانی دارد * * * گردل طلبی صاحب دل پیدا کن |
|
آسوده به زی در جهان چون بلبل * * * کار دو جهان ز انتظارت مشگل * * * از لطف تو میشود دو عالم یارم * * * عشاق به عشق تو جوانی دارند * * * ما در ره عشق در عبودیم هنوز * * * نام تو عجب شور بیانی دارد * * * خواهان که ائی به زندگی افشا کن |
دو بیتی
ما را غم بیداد گری خواهد کشت * * * ترسم که عمر صبر سر آید در عاشقی * * * از عشق گر سخن نکنی پس چه میکنی * * * ای که دل بردی ز عالم، عالمی قربان تو * * * سالها ما باده توش از جام عشقت بودهایم * * * گلزار جهان جز گل روی تو ندارد * * * عالم به عشق زنده و عاشق به عشق دل |
|
درد و غم این در بدری خواهد کشت * * * ترسم نفس ز سینه برآید در عاشقی * * * گر نفس خود کفن نکنی پس چه میکنی * * * نه قدم بر دیدگانم، دیده در فرمان تو * * * رخ به خاک کویت ای جان جهان میسودهایم * * * کو شاخ و بری تا که چنین بار بیارد * * * یا رب مکن که دل شود از عشق خود خجل |
دو بیتی
الا که طالب دیدار روی جانانی * * * صفای مقدم دلدادگان عشق خوش است * * * بمقدم گل جاوید عشق گل ریزید * * * ای نازنین من دل من در نیاز توست * * * رسم وفا به عاشقی و عاشقان خوش است * * * ضمنا رنج فراغت دلم آزرده نمود * * * ما تاب انتظار تو با جان خریدهایم |
|
ز عشق و عاشقی دلبران چه میدانی * * * بهار و جلوه در این جاودانه عشق خوش است * * * به خیر مقدم مولای عشق برخیزید * * * دل عاشق رخ تو و ساز و نوا از توست * * * دیدار روی یار به پیر و جوان خوش است * * * هجرت ای ماه رخم، جان و دل افسرده نمود * * * در راه تو به جان خط بطلان کشیدهام |
دو بیتی
اندر ره تو رنج کشیدن نوش است * * * شاهان عالم چون گدایان * * * در انتظار دیدن رویت گذشت عمر * * * کی ز خواب ناز برخیزی گلم * * * ای یار من بیا که ناز تو از دل خریدهام * * * مجنون صفت در انتظارم، گل من * * * سلام آباد من آباد باشد |
|
ظلمت ز پی نور دویدن نوش است * * * بر درگه تو اشگ باران * * * مائم و بیقراری دل در رکاب تو * * * تا ز دیدارت شود حل مشگلم * * * در انتظار روی تو زعالم بریدهام * * * از بهر تو دل بیقرارم، گل من * * * همیشه مثل گلها شاد باشد |
انتظار
در کاخ دل نشینی از دل خبر نداری |
|
ما پا برهنه دور کاخ تو در طوفیم |
انتظار امام زمان
تا کی دل ما غرق تمنای تو باشد |
|
محو تو و آن صورت زیبای تو باشد |
انتظار
تو را من دوست میدارم ز جان و دل
تو هستی نازنین یارم
توئی رونق به بازارم
تو را با دل خریدارم
فراغت کرده بیمارم
گرفتارم به عشقت نازنین رویم، تو هستی یار خوب و نیک کردارم
ز شوق وصل تو هرشب ستاره میشمارم
نه خوابم نه که بیدارم
نه مستم نه که هشیارم
تمام فکر و ذکرم شوق وصل است وصل دلدارم
نمیدانم ز حال خود چه چیزی کرده آزارم
همیدانم ز درد هجر تو بیخواب و تب دارم
نه اینجایم نه آنجایم زمین و آسمان و بر سر دارم
نمیخواهم دوا، من درد هجرت دوست میدارم
چه شیرین است درد انتظارت کرده دیندارم
ز شوق وصل هرگاهی ز دیده اشگ میبارم
گرفتارم، گرفتار تو ای زیبا رخم ای نازنین یارم
دو بیتی
تو نور خداوند مبینی مهدی * * * تو آتینهی خدا نمائی مهدی * * * مهدی تو امید عالم هستی مهدی * * * مهدی دل ما مانده به راه تو هنوز * * * گفتم به ظهورت دل ما شاد شود |
|
تو آئینهی اهل یقینی مهدی * * * بر امر خدا بحق رضائی مهدی * * * تو باعث بود و هست و هستی مهدی * * * مهدی دل ما گواه راه تو هنوز * * * با دیدن رویت همه فریاد شود |
دو بیتی
گفتم ضمابی تو چها باید کرد * * * سالها در طلب عشق چها بر ما رفت * * * شاها به گدایت نظری خواهی کرد * * * رنج دو جهان برای عشق تو کم است * * * حدیث عشق تو در هر کجا نباید گفت * * * ما خلقت دنیای تو هستیم که هستیم * * * ای یار من بیا، که ناز تو را من خریدهام |
|
از بهر تو روز وشب دعا باید کرد * * * عمر کوتاه ز کف رفت و جفا بر ما رفت * * * از کوی محبان گذری خواهی کرد * * * پشت فلک از فراق عشق تو خم است * * * ز درد هجر نباید ز عشق تو آشفت * * * از جام طهورای تو مستیم که هستیم * * * در انتظار روی تو ز عالم بریدهام |
دو بیتی
گفتم به ستاره ائی چرا پیدائی * * * دل من مانده در کویت –
شدم من عاشق رویت * * * روز و
شب مینگرم عکس و جمالت ای یار * * * سلامی نثار رخ خوب یاران * * * از گل و لاله رخت خوبتر است |
|
گفتا تو چرا ندیده راشیدائی * * * اسیر طره مویت –
فدای خال ابرویت * * * مست و
مدهوش تو گردم ز نگاهت دلدار * * * سلامی چو برگ گل، بر گلعزاران * * * دیدنت از گل و گلخانه سر است |
دو بیتی
ای راز شبهای جوانی * * * ای جاودان در روزگاران * * * شاهان عالم چون گدایان * * * صبر کردم در خیالم تا تو را ببینم دوباره * * * از غمت امشب هزاران ناله بر کیوان نمایم * * * ز چه یار مهربانم تو بما نظر نداری * * * نازیننا دل هوای دیدنت دارد کجائی |
|
ای نور عشق و زندگانی * * * ای آرزو ای عشق یاران * * * بر درگه تو اشگباران * * * صبر کردم تا بیائی با نگاهی با اشاره * * * دست و دل بردارم و غم در بر جانان نمایم * * * مگر از دل حزینم گل من خبر نداری * * * روز و شب در انتظارم شاید ای آقا بیائی |
دو بیتی
دیدن لحظه وصل تو تماشا دارد * * * سلام آقا گل شیرین بیانم * * * سلام ای نازنین من گل من * * * چرا ای نازنین با ما نجوشی * * * |
|
دل ز شوق تو اگر جان بدهد جا دارد * * * ز گل بهتر توئی آرام جانم * * * سلام ای بهترین من دل من * * * چرا رویت عزیز از ما بپوشی * * *
|
دو بیتی
نا
مهربانیها دلم سوزاند و زد آتش بجان * * * رسم و راه عاشقی این گونه نیست * * * به سردی گر، گراید کار دیگر میشود مشگل * * * بهار عشق خزان میکنی بهانه مگیر * * * دیدن لحظه وصل تو تماشا دارد * * * اندر غم فراق دلم صبر میکنم * * * ای نازنینم، ای مه جبیبم |
|
درد فراغت میکند مجنون تو بیخانمان * * * دل بریدن این چنین مردونه نیست * * * مکن کاری که بگریزد محبتهای دل از دل * * * بکن به کار دل خویش لحظهائی تدبیر * * * دل ز شوق تو اگر جان بدهد جا دارد * * * محرومم از نگاه گلم، صبر میکنم * * * ای بهتر از گل، داغت نبینم |
دو بیتی
ای
نازنین گلم به شما میکنم سلام * * * پرسیدم از دلم که چرا کم محبتی * * * آرام تر از گل بجهان هیچکسی نیست * * * خواهد دلم پیوسته با روی تو باشم * * * تو گل خندان منی –
یار خوش الحال منی * * * شیرین تر از عسل گل من ناز میکنی * * * نا زنینا از چه با ما ناز داری * * * ای دل چرا با ما چنین نامهربانی میکنی |
|
صبحت
بخیر ای گل خوبم به هر کلام * * * گفتا محبت است که محبت بیاورد * * * تو همچو گلی جان و دل آرام تو باشد * * * مجنونم و خواهم که پهلوی تو باشم * * * جانی و جانان منی –
هم عهد و پیمان منی * * * با ما دوباره عشوه رو آغاز میکنی * * * با وفایم بیوفایی ساز داری * * * رسم وفا اینگونه نیست، آزرده جان میکنی |
دو بیتی
از هجر رویت، روزم چه مویت * * * فقیر عشق ستمدیده را نباید کشت * * * ای دیده براه یار خواهی ماندن * * * این جمعه موعود تو کی میآئی * * * آقا تو بیا به مجلس ما و ببین * * * عاشق به تمنای رخت جان به فشاند * * * سالها در انتظارت با خدایم راز دارم |
|
بگذشتی از، عشق آتشینم * * * نشان ز عشق اگر داشتی نباید شست * * * یک عمر به انتظار خواهی ماندن * * * دانی که امید جمله دلهائی * * * دلها همه از هجر تو گردیده غمین * * * هر جمعه به عشق رخ تو ندبه بخواند * * * بیتو ماندم از دل و جان بهر تو آواز دارم |
دوبیتی
ساقیاجمعه بیا عشرت ما را تو بساز * * * گل یأس زندگانی، غم عاشقان بدانی * * * از گل به جهان گل و گلابی باید * * * سلام ای نازنین ماه رویم * * * پنهان نمیکنم که تو را دوست دارمت * * * دانی که بیقرارم هردم در انتظارم |
|
ساغرم پر کن از آن باده و چنگی بنواز * * * چه شود ز روی رفعت، به وصالم برسانی * * * در کار جهان دل حسابی باید * * * تو را من در کجا باید بجویم * * * میسوزد این دلم ز چه تنها گذارمت * * * شاید ره جوابی آید ز گلغرارم |
- ۹۶/۱۱/۱۴